بازار ارزهای دیجیتال یکی از پرنوسانترین و پرهیجانترین بازارهای مالی در جهان است. قیمتها میتوانند در مدت زمان کوتاهی رشدهای انفجاری را تجربه کنند و سپس به همان سرعت سقوط نمایند. برای بسیاری از سرمایهگذاران تازهکار، این تغییرات شدید میتواند گیجکننده و حتی ترسناک باشد. اما واقعیت این است که نوسانات بازار بیدلیل نیستند و معمولاً در قالب یک الگوی تکرارشونده به نام چرخه بازار ارزهای دیجیتال رخ میدهند. شناخت این چرخهها به سرمایهگذاران کمک میکند تا زمان مناسب خرید و فروش را بهتر تشخیص دهند و از تصمیمگیریهای احساسی دوری کنند.
چرخه بازار در حقیقت توالی تکرارشوندهای از رفتار قیمتها در طول زمان است. این چرخهها معمولاً شامل دورههایی از رشد شدید، توزیع یا تثبیت، سقوط و دوباره آغاز روند صعودی هستند. چنین الگویی تنها مختص بازار ارزهای دیجیتال نیست و در بازارهای سنتی مانند سهام یا مسکن هم دیده میشود. اما تفاوت اصلی در این است که چرخههای بازار کریپتو به دلیل جوان بودن صنعت، حضور گسترده سرمایهگذاران خرد و تأثیر مستقیم اخبار و احساسات عمومی، سریعتر و شدیدتر رخ میدهند.
به عنوان مثال، در حالی که یک چرخه کامل در بازار سهام ممکن است بین هفت تا ده سال طول بکشد، چرخههای بیتکوین و آلتکوینها معمولاً سه تا چهار ساله هستند. این مسئله باعث شده است که فرصتهای سرمایهگذاری و در عین حال ریسکها در بازار کریپتو بسیار بیشتر از سایر بازارها باشد.
لیست قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال
هر چرخه بازار معمولاً چهار مرحله اصلی دارد که هرکدام ویژگیها و شرایط خاص خود را دارند.
مرحله اول چرخه، «انباشت» یا Accumulation است. این مرحله معمولاً بعد از یک سقوط طولانی یا یک بازار نزولی رخ میدهد. در این زمان قیمتها به کفهای تاریخی خود نزدیک میشوند و توجه عمومی به ارزهای دیجیتال کاهش مییابد. بسیاری از رسانهها اعلام میکنند که «بیتکوین مرده است» یا بازار دیگر رونق گذشته را ندارد. در حالی که عموم مردم به بازار بیاعتماد شدهاند، سرمایهگذاران حرفهای و نهنگها به آرامی خرید خود را آغاز میکنند.
مثال: سالهای 2019 تا 2020 پیش از شروع روند صعودی بزرگ بیتکوین در 2021، بهترین نمونه مرحله انباشت بود.
مرحله دوم، «رشد» یا Markup است. پس از مدتی انباشت، بازار جان تازهای میگیرد. اخبار مثبت و توجه رسانهها باعث میشود تقاضا افزایش یابد و قیمتها روند صعودی پیدا کنند. در این مرحله سرمایهگذاران خرد با ترس از دست دادن فرصت (FOMO) وارد بازار میشوند و همین مسئله به رشد سریع قیمتها دامن میزند. در نهایت، قیمتها به سطوحی میرسند که غیرمنطقی و حبابگونه به نظر میرسند.
مثال: رشد بیتکوین از 10,000 دلار در سال 2020 تا رسیدن به 64,000 دلار در آوریل 2021، اوج مرحله مارکآپ بود.
سومین مرحله چرخه، «توزیع» یا Distribution نام دارد. در این فاز، بازار به اوج خود میرسد و سرمایهگذاران اولیه که در مرحله انباشت خرید کردهاند، شروع به فروش و ذخیره سود میکنند. هرچند در ظاهر بازار همچنان پرقدرت به نظر میرسد، اما نشانههایی از ضعف آشکار میشود. حجم معاملات کاهش مییابد و قیمتها بیشتر در محدودههای مشخص نوسان میکنند. در این زمان بسیاری از معاملهگران تازهوارد هنوز امیدوارند که روند صعودی ادامه خواهد داشت.
مثال: نیمه دوم 2021، وقتی بیتکوین بین 60,000 تا 69,000 دلار نوسان داشت، مرحله توزیع بود.
مرحله پایانی چرخه، «سقوط» یا Markdown است. وقتی عرضه بر تقاضا غلبه میکند، قیمتها وارد روند نزولی میشوند. در ابتدا بسیاری از سرمایهگذاران این کاهش قیمت را تنها یک اصلاح موقت تلقی میکنند، اما با ادامه روند نزولی ترس و وحشت در بازار گسترش مییابد. افراد زیادی داراییهای خود را با ضرر میفروشند و بازار در نهایت به کف قیمتی جدیدی میرسد. پس از این مرحله دوباره چرخه از نقطه انباشت آغاز میشود.
مثال: سقوط بیتکوین از 69,000 دلار در 2021 تا حدود 16,000 دلار در نوامبر 2022 نمونهای روشن از مرحله Markdown بود.
یکی از مهمترین نکات در درک چرخه بازار ارزهای دیجیتال، شناخت احساسات سرمایهگذاران در هر مرحله است. در زمان انباشت، احساس غالب ناامیدی و بیاعتمادی است. در مرحله رشد، طمع و خوشبینی بیش از حد جای ترس را میگیرد. در زمان توزیع، معاملهگران با اعتماد به نفس کاذب به ادامه رشد امیدوارند و در نهایت در مرحله سقوط، ترس و ناامیدی فراگیر میشود.
این تغییر احساسات جمعی تاثیر مستقیمی بر حرکات قیمتی دارد. بسیاری از تازهواردها دقیقاً برعکس عمل میکنند؛ یعنی در اوج قیمت خرید میکنند و در کف بازار میفروشند. در حالی که سرمایهگذاران حرفهای برعکس این روند عمل کرده و با صبر و تحلیل درست، بیشترین سود را از چرخهها به دست میآورند.
چرخه بازار ارزهای دیجیتال تنها به احساسات سرمایهگذاران و روانشناسی جمعی محدود نمیشود، بلکه عوامل متعددی بر شکلگیری و شدت گرفتن این چرخهها اثر میگذارند. مهمترین عامل، عرضه و تقاضا است. برای مثال، هاوینگ بیتکوین که هر چهار سال یک بار رخ میدهد و پاداش استخراج را نصف میکند، به طور مستقیم عرضه را کاهش میدهد و در بسیاری از مواقع زمینهساز آغاز یک روند صعودی بزرگ بوده است. همچنین در برخی پروژهها، مکانیزم توکنسوزی به کار گرفته میشود که با کاهش تعداد توکنهای در گردش، به افزایش ارزش آن دارایی کمک میکند.
عامل مهم دیگر، اخبار و رویدادهای کلان است. بازار کریپتو به شدت به خبرها واکنش نشان میدهد. پذیرش بیتکوین توسط شرکتهای بزرگی مانند تسلا یا پیپل باعث رشد چشمگیر قیمت شد، در حالی که ممنوعیت معاملات توسط دولت چین بارها منجر به سقوط شدید بازار شده است. بنابراین اخبار مثبت یا منفی میتوانند چرخهها را تسریع یا حتی معکوس کنند.
نوآوریهای جدید نیز نقش کلیدی در آغاز چرخههای تازه دارند. ظهور امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) در سال ۲۰۲۰ یا محبوبیت توکنهای غیرمثلی (NFT) در سال ۲۰۲۱ نمونههایی روشن از نوآوریهایی هستند که سرمایهگذاران جدیدی را وارد بازار کردند و باعث آغاز دورههای رشد شدند. همین حالا هم فناوریهای مرتبط با Web3 و متاورس در حال شکلدهی به فرصتهای سرمایهگذاری جدید هستند.
در نهایت، شرایط اقتصاد کلان جهانی یکی از مهمترین محرکهاست. نرخ بهره، سیاستهای پولی بانکهای مرکزی، تورم و ارزش دلار آمریکا تأثیر مستقیمی بر بازار ارزهای دیجیتال دارند. برای مثال، زمانی که فدرال رزرو آمریکا نرخ بهره را افزایش میدهد، نقدینگی از بازارهای پرریسک مانند کریپتو خارج میشود و این موضوع میتواند چرخه نزولی را تشدید کند. برعکس، در شرایطی که نقدینگی در اقتصاد زیاد باشد، سرمایهگذاران تمایل بیشتری به ورود به داراییهای دیجیتال نشان میدهند.
تشخیص مرحلهای که بازار در آن قرار دارد، کار سادهای نیست و حتی معاملهگران حرفهای هم همیشه نمیتوانند بهطور دقیق زمانبندی چرخهها را پیشبینی کنند. با این حال، ابزارها و نشانههایی وجود دارند که میتوانند کمک بزرگی به سرمایهگذاران برای درک شرایط بازار باشند.
یکی از مهمترین روشها، تحلیل تکنیکال است. بررسی شاخصهایی مانند میانگینهای متحرک (MA)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور MACD میتواند سیگنالهای اولیه تغییر روند را آشکار کند. برای مثال، وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین بلندمدت عبور میکند، نشانهای از شروع روند صعودی یا نزولی جدید است.
علاوه بر آن، تحلیل آنچین (On-chain Analysis) ابزار قدرتمندی برای درک چرخههای بازار محسوب میشود. بررسی دادههایی مانند جریان ورودی و خروجی ارزهای دیجیتال به صرافیها، تعداد کیف پولهای فعال و رفتار نهنگها (سرمایهگذاران بزرگ) میتواند دید عمیقتری نسبت به وضعیت عرضه و تقاضا ارائه دهد. به عنوان نمونه، زمانی که حجم زیادی بیتکوین از صرافیها خارج میشود، معمولاً نشانهای از انباشت و افزایش اعتماد سرمایهگذاران به آینده بازار است.
در نهایت، احساسات بازار نیز شاخص مهمی برای تشخیص چرخههاست. شاخص ترس و طمع (Fear & Greed Index) یکی از ابزارهای محبوب در این زمینه است که بر اساس دادههای مختلف از جمله حجم معاملات، نوسانات و جستوجوهای اینترنتی محاسبه میشود. زمانی که این شاخص در محدوده ترس شدید قرار دارد، بازار اغلب در کفهای قیمتی است و فرصتهای خرید فراهم میشود؛ در حالی که طمع شدید معمولاً نشانهای از نزدیکی به اوج قیمتی و آغاز مرحله توزیع است.
یکی از مهمترین نکاتی که سرمایهگذاران باید در بازار ارزهای دیجیتال به آن توجه داشته باشند، تدوین استراتژی متناسب با هر مرحله از چرخه بازار است. در مرحله انباشت (Accumulation) که معمولاً پس از یک سقوط شدید اتفاق میافتد، قیمتها در محدودههای پایین تثبیت میشوند و هیجان بازار فروکش میکند. بهترین استراتژی در این مرحله خرید پلهای و سرمایهگذاری بلندمدت است. تمرکز در این دوره باید بر روی پروژههای بنیادی قوی و دارای چشمانداز روشن باشد، چراکه این داراییها بیشترین پتانسیل رشد را در آینده خواهند داشت.
در مرحله رشد (Markup) که با افزایش تقاضا و ورود سرمایهگذاران جدید همراه است، قیمتها به سرعت صعود میکنند. در این شرایط میتوان با روند بازار همراه شد، اما مدیریت ریسک اهمیت دوچندان دارد. تعیین حد ضرر و پرهیز از ورود با تمام سرمایه، راهکاری هوشمندانه است تا در صورت تغییر روند، زیان بزرگی متحمل نشوید.
مرحله بعدی، توزیع (Distribution) است. در این مقطع، بازار به اوج خود رسیده و بسیاری از سرمایهگذاران اولیه شروع به فروش داراییهایشان میکنند. بهترین استراتژی در این دوره فروش تدریجی، ذخیرهسازی سود و کاهش ریسک است. خروج کامل از بازار معمولاً توصیه نمیشود، اما تبدیل بخشی از سود به استیبلکوین میتواند تعادل مناسبی ایجاد کند.
در نهایت، مرحله سقوط (Markdown) فرا میرسد. در این زمان ترس بر بازار حاکم شده و قیمتها به شدت کاهش پیدا میکنند. مهمترین نکته در این دوره پرهیز از تصمیمگیریهای احساسی و فروش در کف قیمتی است. بسیاری از سرمایهگذاران موفق در این مرحله داراییهای خود را به استیبلکوین تبدیل میکنند تا ارزش سرمایهشان حفظ شود و همزمان خود را برای ورود به چرخه انباشت بعدی آماده میکنند.
با گسترش پذیرش جهانی ارزهای دیجیتال، ورود سرمایهگذاران نهادی و تصویب قوانین مالی شفافتر، بسیاری از تحلیلگران معتقدند چرخههای آینده پایدارتر و کمتر هیجانی خواهند بود. با این حال، به دلیل ماهیت جوان و غیرمتمرکز بازار کریپتو، نمیتوان انتظار داشت که نوسانات شدید بهطور کامل از بین بروند. بنابراین چرخههای قیمتی همچنان بخشی جداییناپذیر از این بازار خواهند بود.
این چرخهها نشان میدهند که بازار همواره میان دورههای رشد و سقوط در حال حرکت است و هیچ روندی دائمی نیست. شناخت این چرخهها به ما کمک میکند تا از تصمیمات احساسی پرهیز کنیم، در زمان مناسب وارد بازار شویم و در بهترین نقطه از آن خارج شویم. برای موفقیت در این بازار باید صبر، تحلیل و مدیریت ریسک را در کنار هم به کار گرفت. به یاد داشته باشیم که تاریخ در بازار کریپتو بارها تکرار شده و در آینده نیز تکرار خواهد شد. کسانی که چرخهها را میشناسند، همواره یک قدم جلوتر از دیگران هستند.
پیشنهاد مطالعه : راهنمای جامع سرمایه گذاری در ارز دیجیتال