بلاک چین نیاز به واسطههایی مانند بانکها را از بین میبرد. شبکه همتابههمتا واسطه را قطع میکند و اجازه میدهد تراکنشها امن باشند، هزینهها را کاهش دهند و سیستم آن به گونهای است که هر کسی بتواند آن را بررسی کند.
فناوری بلاک چین علاوه بر استفاده در امور مالی، کارکردهای دیگری نیز دارد. بیمارستانها در حال ادغام بلاک چین برای کمک به ردیابی دادههای پرونده پزشکی و بهبود دقت آنها هستند. شرکتهای کشاورزی از آن به صورت لجستیکی برای ردیابی زنجیره تامین مواد غذایی استفاده میکنند و برای ثبت و نگهداری سابقه همه توافقات و تغییرات وضعیت به قراردادهای هوشمند متکی هستند. اخیراً، در تجارت، فروش و احراز هویت دیجیتالی، جز ابزارهای اصلی محسوب میشود.
بلاک چینها در حال تبدیل شدن به بخش مهمی از نحوه زندگی، کار و تعامل ما با اطلاعات دیجیتال خود هستند. مانند هر فناوری جدید و انقلابی دیگری، هیچ مجموعهای از استانداردها وجود ندارد و تأثیر کلی آن هنوز در حال کشف است. اما شکی نیست که آمده تا ماندگار شود.
بلاک چین در موسیقی
بلاک چین با برخورداری از اطلاعات هنرمندان و آثار هنری آنان، یک حساب مجازی برای فرد ایجاد میکند و اطلاعات آن را با مخاطب به اشتراک میگذارد به همین دلیل امکان سرقت هنری نیز تقریباً به صفر میل میکند و رهآورد مالی برای هنرمند را بیشینه خواهد کرد.
Blockchain یا به فارسی زنجیره بلوکی، به معنای سیستمی برای ثبت قراردادهای مختلف اعم از تراکنشهای بانکی و یا پیامهای شخصی بدون حضور و وجود یک مدیر مرکزی است؛ در واقع در این سیتم نمیتوان با تخریب یک نقطه مرکزی، دادههای موجود را از بین برد و یا تحریف کرد. به دلیل همین ويژگیهاست که معاملات آنلاین روی بستر بلاک چین امن است و به ذینفع اجازه میدهد در یک همکاری جمعی، دسترسی بهتری به اطلاعات داشته باشد و بتواند بهترین استراتژی را انتخاب کند.
استوارت هابر و اسکات استورنتا در سال 1991 اولین گام را برای استفاده از بلاک چین (زنجیره بلوک رمزنگاری شده امن) برداشتند و سال بعد آن را بهبود دادند اما اولین زنجیره بلوکی توسط یک فرد یا گروه ناشناس به نام ساتوشی ناکاموتو در سال 2008 معرفی و یکسال بعد به عنوان یک جز اصلی از بیت کوین اجرا شد. با این اقدام بیت کوین به اولین ارزی تبدیل شد که به مدیریت متمرکز نیاز ندارد.
با این توضیح ابتدایی میتوان به کاربردهای مختلف بلاک چین در صنایع مختلف پی برد و به این نکته واقف شد که آینده بسیاری از صنایع در گرو استفاده بهینه از این فناوری به روز و پویا است. اگر چه امروزه نام بلاک چین به بیت کوین و ارز دیجیتال گره خورده است اما باید دانست با حرکت به سمت اینترنت اشیاء، به زودی این فناوری ساختارها و سازمانهای متنوعی را تحتتاثیر قرار خواهد داد مخصوصاً اینکه این فناوری مسیر ورود افراد مختلف به عرصه اقتصادی و مسائل مالی را تسهیل میکند.
کارکرد بلاک چین در موسیقی
موسیقی نه تنها در قامت یک هنر بلکه به عنوان یکی از مهمترین محصولات و نیازهای فرهنگی امروز، نقش بسزایی در زندگی روزمره افراد دارد و میتواند بخشهای مختلف زندگی را تحتتاثیر قرار دهد. این هنر که از آن به زبان مشترک همه ملتها یاد میشود، همواره محلی مناسب برای تزریق فناوری بوده و همواره راههای جدید برای حفظ و ضبط آن و صدالبته اشتراک آن (از دیسک گرامافون تا ذخیره روی کاست و سیدی) تعریف شده است. این روند به تدریج بازار الی موسیقی را تحت تاثیر قرار داد و دریچههای آن را به عنوان یک بازار بزرگ به سوی جهان گشود.
این روزها دسترسی مداوم به اینترنت و امکان استفاده از آن در ابزار مختلف همه صنایع از جمله صنعت موسیقی را دچار تغییر کرده است بطوریکه علاقهمندان به موسیقی میتوانند با استفاده از سرویسهایی مانند اسپاتیفای و حتی بیپ تیونز و نواک، میلیونها موسیقی را با خود حمل کنند و به محض دسترسی به اینترنت، موسیقی مورد علاقه خود را پلی کنند. خرید با استفاده از حق اشتراک ماهانه حتی نیاز به دانلود آهنگ را هم از بین برده و این یعنی تحولی بزرگ در صنعت موسیقی که قطعاً اقتصاد این صنعت را نیز متحول خواهد کرد.
شفافیت اقتصاد موسیقی با استفاده از بلاک چین
تاریخ صنعت موسیقی به شکل امروزی آن را میتوان به قرن 15 میلادی نسبت داد. این صنعت که در ابتدا تنها هنری برای بیان احساسات عمیق انسانی از عشق تا تنفر، از رشادت تا ظلم و از آرمانهای بلند انسانی تا ارزشهای ملی و مذهبی بود، در سیر تکاملی خود به زبان مشترک ملتها و نعتی فراگیر و صدالبته پولساز تبدیل شد.
طبیعی بود که چنین صنعتی با چنین پتانسیل بالایی در جذب سرمایه و فروش محصولات، خیلی زود به محلی مناسب برای درآمدزایی نادرست تبدیل شود. چرخش چرخه اقتصادی صنعت موسیقی تا حدی دچار اشکال شده بود که خود هنرمند به عنوان تولیدکننده اثر، کمترین بهره را از عواید مالی آثار موسیقی داشت و این موضوع نهتنها اقتصاد موسیقی را به عنوان یک صنعت، بلکه هارمونی و نظم کیفیت آن را به عنوان یک هنر نیز تهدید میکرد. در سال 2008 با توجه به مشکلات موجود و بینظمیهای اقتصادی در صنعت موسیقی، اسپاتیفای در حالی پا به عرصه صنعت موسیقی گذاشت که این هنر تا زیرگلو غرق در کپیرایت بود و پرفروشترین آلبومهای موسیقی که قیمتهای چند دلاری داشتند، حالا به رایگان در اختیار مخاطب و کاربر قرار میگرفت.
بلاک چین، فرصتی برای درآمدزایی هنرمندان جوان
در آن روزها تنها راه درآمدزایی هنرمند برپایی کنسرت بود و شاید تنها کارکرد مالی آهنگها را میشد رد ترغیب مخاطب برای حضور در کنسرت خلاصه کرد. این امکان اما تنها برای هنرمندان شناخته شده بود چرا هنرمندان تازهکار و جوان عملاً شانسی برای موفقیت مالی در فروش آلبوم نداشتند چون اساساً خرید آلبوم موسیقی توجیحی نداشت. در این چرخه خراب و سیکل معیوب، اسپاتیفای خیلی زود توانست با ارائه راهکارهای نوآورانه اقتصادی که منافع هر دو طرف (هنرمند و مخاطب) را در پوشش میداد، تحولات مثبتی در بخش فروش آثار موسیقی ایجاد کرده و جایگاه خود را در این بازار تثبیت کند. این فناوری اما خیلی دوام نیاورد و نشان داد بیش از درمان، تنها یک مُسکن قوی برای التیام دردهای صنعت موسیقی است چراکه همچنان درآمد و سود اصلی از فروش موسیقی به جیب ناشر و خوپ استیفای میرفت و تنها بخش اندک و ناچیزی از آن به هنرمند اختصاص مییافت.
بلاک چین و تایید عمومی و حذف واسطه از اقتصاد موسیقی
یکی از بزرگترین مشکلات اسپاتیفای را میتوان عدم توانایی آن در ارائه تاریخچه مالکین اثر دانست که این مشکل را فناوری بلاک چین با استفاده از خاصیت توزیعشدگی و استفاده از سازوکار تایید عمومی به راحتی از بین میبرد. به این ترتیب هر اثر تاریخچه مشخصی خواهد داشت که در زمان ارائه آن به اسپاتیفای ذینفعان آن مشخص خواهند شد. به این ترتیب، با خرید دیجیتالی آثار در هر بار، سهم مشخصی به ذینفعان واریز میشود. علاوه بر این، قراردادهای هوشمندی که در این روند منعقد میشوند میتوانند بستر نوینی برای مدلهای جدید کسبوکار ایجاد کنند.
در این بلاک چین در واقع، واسطهها از در فرایند فروش محصولات موسیقی حذف میشوند و رابطه مالی بین مخاطب و هنرمند را بهبود داده و شفاف میکنند؛ در نتیجه دانلود غیرمجاز موسیقی و یا سوداگری و واسطهگری در این صنعت حذف خواهد شد و اقتصاد این صنعت با سرعت بیشتری به سمت عدالت حرکت خواهد کرد. این روند گرچه سبب بهرهمندی هنرمندان شناخته شده از مزایای مالی موسیقی است اما به هنرمندان جوانی که ادامه فعالیت حرفهایشان در گرو کسب درآمد است، کمک میکند بتوانند با بهرهمندی از مزایای مالی اثر خود، روند بهتری را طی کنند و خیلی زود از گردونه خارج نشوند.
کارکرد بلاک چین در موسیقی
این فناوری با برخورداری از اطلاعات هنرمندان و آثار هنری آنان، یک حساب مجازی برای فرد ایجاد میکند و اطلاعات آن را با مخاطب به اشتراک میگذارد به همین دلیل امکان سرقت هنری نیز تقریباً به صفر میل میکند چون نوعی نظارتی عمومی و غیرمتمرکز در آن وجود دارد گرچه ادعای رفع مشکلات توزیع نابرابر، ادعایی بزرگ است اما قطعاً بلاک چین میتواند فضای کنونی را بهبود دهد و با زمینهسازی برای حضور و تقویت هنرمندان جدید و همچنین قطع دست واسطهگران و دلالان، بازار متنوعتر و عادلانهتری ایجاد کند.
زمانی که بلاک چین ایجاد شد، تصور بر این بود که این فناوری محدود و محصور در حوزه ارز دیجیتال خواهد بود. در هر بلاک اطلاعاتی ذخیره میشود و به دلیل وجود رشتههای رمزنگاری شده، اطلاعات حفظ و به همه افراید که از آن استفاده میکنند، منتقل میشود؛ البته این دادهها در رایانه و یا سرور دیگری ذخیره نمیشود و هر سیستمی که بتواند به آن متصل شود، قابلیت دریافت نسخهای از آن را خواهد داشت. پیشبینی میشود با توسعه زیرساختهای دیجیتال و هوش مصنوعی، استفاده از فناوری بلاک چین گسترش بیشتری بگیرد.
پروژههای مبتنی بر بلاک چین میتوانند از مشوقهای مالی برای مخاطبان نیز استفاده کنند. برخی از این پلتفرمها مانند eMusic سیاستهای تشویقی خود را با محتوای انحصاری و قیمتهای کمتر اعمال میکنند. پلتفرم Choon به ازای هر بار پخش موسیقی، پاداش میدهد و پلتفرم Viberate نیز از مخاطبانی که اطلاعات هنرمندان را کامل کنند، در قالب اعطای توکنهای VIB تقدیر میکند.