با وجود تجربه تلخ این رمزارز اما یک سال بعد شرایط به گونهای تغییر کرد که فعالان بازار اقتصادی حتی پیشبینی آن را هم نمیکردند، به طوریکه هر سهم از این رمزارز به ارزش 1237 دلار رسید؛ رقمی که باعث شد تا کشورهای مهم دنیا مانند چین از رشد آن احساس خطر کنند، هر چند که همان سال نوسان بازار، بیت کوین را به 13.44 دلار هم رساند.
بیت کوین در چین
جالب اینجاست که در آن سال مردم کشور چین بیشترین سرمایهگذاری را برای خرید این ارز دیجیتالی اختصاص دادند، تا جاییکه باعث شد تا دولتمردان این کشور وارد عمل شده و در نهایت محدودیتهای جدی را برای خرید و فروش بیت کوین در نظر بگیرند. بالا رفتن ارزش بیت کوین باعث شد تا در سال 2014، شرکتهای مهمی مانند دل، مایکروسافت هم بیت کوین را به رسمیت بشناسند و طبیعتاً در بالا رفتن ارزش دوباره این ارز سهم ویژهای بازی کنند؛ به طوریکه هر بیت کوین در آن برهه به ارزش هزار و 700 دلار رسید و بدترین حالت 111.56 دلار رسید. سال 2015 را میتوان سال بدشانسیهای این رمزارز دانست؛ به طوریکه سیاستنامه این ارز منتشر و علی رغم اینکه بیت کوین از سوی قانونگذاران آمریکا به عنوان یک کالا معرفی شد، اما معافیت مالیاتی آن باعث شد تا باز این رمزارز به محل مهمی برای سرمایهگذاری تبدیل شود. مسئلهای که باعث شد تا ارزش هر بیت کوین در بهترین حالت به 463.18 دلار و در بدترین حالت نیز به 164.92 دلار برسد، هر چند که نسبت به سال 2014 شرایط این رمزارز رو به وخامت گذاشته بود.
یک سال بعد شرایط به نسبت آرامتر و کمی نوسان بازار متعادل شد؛ چراکه این رمزارز ابتدای سال 2016 را با قیمت 400 دلار شروع کرد و تا 972.17 دلار هم پیش رفت اما در میانه حمله هکرها به صرافی بیتفینکس و سرقت 119.756 بیت کوین، باعث ریزش ارزش این رمزارز شد و بازار این رمزارز قیمت 373.92 دلاری را هم تجربه کرده بود. با این حال سال 2017 همه ناکامیها را جبران کرد، به طوریکه قیمت این رمزارز 19 هزار دلار هم گذشت و به 19336.45 دلار رسید، جالب اینجاست که بیت کوینیها در بدترین حالت تنها قیمت 819.62 دلاری را تجربه کرده بودند. بیت کوین سال 2018 دیگر به یکی از قویترین ارزها تبدیل شده بود و قیمت آن در بهترین حالت 17171.56 دلار بود اما در بدترین حالت به 3232.55 دلار رسید. سال 2019 هم سال رشد قیمت این رمزارز بود و تا جاییکه کانال 9 هزار دلار هم نزدیک شد. وضعیت در سال گذشته هم چندان تفاوتی نداشت و باز نبض اصلی بازار ارزهای دیجتیال در دست بیت کوین بود.
یوان جایگزین دلار میشود؟
رویکردهای چین در اقتصاد به نحوی بود که خیلی زود تمام بازارهای جهانی را بهم ریخت و نظم این بازارها را که سالهای سال با ثبات در حرکت بودند، بر هم زد. چین در این سالها خود را به عنوان قدرتی بزرگ در اقتصاد جهان تبدیل کرده است. قدرتی که به هیچ وجه به جایگاه کنونی قانع نیست و میخواهد خیلی زود نفر اول اقتصاد جهان باشد و نبض اقتصاد جهان را در دست بگیرد.
جهش چینیها در بازار اقتصادی جهان و تجارت بینالمللی به حدی زیاد بود که خیلی از اقتصاددانان را شوکه کرد و کار به جایی رسید که امروز یوان به یک تهدید برای تمام ارزهای رایج جهان تبدیل شده است. واحد پولی که هر روز به طور زیرکانهای در تجارت جهانی ریشههای خود را میدواند.
کشور چین بعد از قرار گرفتن روی ریل اقتصادی، از یک دهه پیش تلاش خود را برای تبدیل کردن یوان به یک ذخیره جهانی آغاز کرده است. این کشور تلاش دارد تا با تبدیل کردن یوان به یک ازبار معاملاتی جذاب، جیگاه این پول را در اقتصاد جهان تثبیت کند. این هدف برای چینیها که حالا دارنده دومین اقتصاد برتر جهان هستند، اصلاً آرزوی محال و دوری نیست.
رقابت برای تبدیل شدن به ارز ذخیرهای باعث شد که هنگکنگ حجم زیادی از اوراق قرضه را در کشورهای دیگر عرضه کند. این اقدام البته بسیار چالش برانگیز بود چراکه از سویی یوان به دنبال تبدیل شدن به ذخیره جهانی است و از سوی دیگر در تضاد با تمایل حزب کمونیست چین برای کنترل داخلی سرمایه بود.
نکته قابل تامل درباره چین این است که تلاش دارد از هر ظرفیتی در بازار بریا رسیدن به این هدف استفاده کند. یکی از آخرین تلاشهای چینیها، پروژه یوان دیجیتال است که در نوع خود اقدامی فناورانه است که میتواند سهم یوان از تراکنشهای تجاری را افزایش و قابلیتهای آن به عنوان یک ارز ذخیره را نیز ارتقاء دهد؛ ناگفته نماند علیرغم تمام تلاشهای انجام شده چینیها، اغلب کارشناسان و متخصصان بازار اعتقاد دارند که دلار هنوز به عنوان ارز ذخیره به کار خود ادامه میدهد و یوان علیرغم تمام تلاشهایی که داشته، فعلاً نمیتواند جایگاه دلار را به دست آورد و خود را به عنوان ارز ذخیره مطرح کند.
ممنوعیت ارزهای دیجیتال در چین و شکست سیاستهای اقتصادی یوان
شاید بزرگترین مشکل یوان برای رسیدن به نقطه مطلوب، شرایط روانی بازار است. در واقع شرایط روانی به گونهای است که همچنان بسیاری اعتقاد دارند چین به زودی ثبات سیاسی خود را از دست میدهد و حاکمیت قانون در این کشور بهم میریزد. این باور نسبتاً عمومی بعد از ممنوعیت یکباره و ناگهانی فناوریهای مالی توسط حزب کمونیست، تشدید شد.
ممنوعیتی که خیلی هیجانی بازار ارزهای دیجیتال در کشور چین را بر هم زد و باعث تنش و اضطراب در این بازار شد تا جاییکه بسیاری از فعالان با گرفتاریهای عجیبی مواجه شدند. سقوط بازار بورس چین و سهام چین در خارج از کشور از پیامدهای این تصمیم ناگهانی بود که البته ماینرهای بیت کوین را نیز با مشکلات عدیدهای روبرو کرد. کلاهبرداریهیا گسترده حسابداری با مشاکت شرکتهایی مانند لاکینکافی نیز در این اوضاع، شرایط را بیشتر از آنچه بود، وخیم کرد.
روند و تنش تا جایی پیش رفت که مسئولان آمریکایی نتوانستند خوشحالی خود را از اقدامات نادرست چین پنهان کنند چراکه به ادعای آنان، مسئولان چینی با این اقدام ناخودآگاه زمینه را برای تقویت دلار آماده میکردند. جوزف سالیوان که یکی از اقتصاددانان بزرگ آمریکایی و از مشاوران شاخص دونالد ترامپ در دوران حضور او در کاخ سفید بود، ادعا کرد که حزب کمونیست چین با اقدامات خود و بدون اینکه متوجه باشد، در حال تقویت دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی است.
بیثباتی قوانین چین، نقطه ضعف اصلی یوان
این قبیل اقدامات چینیها و تصمیمات ناگهانی، موجی از نگرانی را در بازارهای اقتصادی ایجاد کرد که آیا چین به تعهدات بازارهای آزاد پایبند خواهد ماند یا خیر؟ آیا قوانین این کشور ثبات خواهند داشت یا خیر؟ تمام این سوالات در حالی در ذهن بازارهای مالی میچرخد که اقتصاد جهان هنوز تاثیرات پیامدهای تصمیمات اشتباه گذشته را در ذهن خود تداعی میکند و به یاد دارد بازار بورس چین چطور در ژوئن ۲۰۱۵ سقوط کرد و بلافاصله بعد از آن، بانک مرکزی چین ارز یوان را کاهش داد تا بتواند قدرت رقابتی کشور را در عرصه صادرات افزایش دهد.
تمام این رویکردها ناشی از بلندپروازی چینیها برای تبدیل یوان به ارز ذحیره جهانی نشات میگیرد اما آنها برای رسیدن به این مهم به این معمای بزرگ پاسخ درستی بدهند که: گرچه کنترل سفت و محکم ارز یکی از مهمترین ارکان ظهور قدرت اقتصادی چین بود اما این مهم با تبدیل شدن یوان به ارز ذخیره جهانی همخوان نیست و هیچ سازگاری ندارد. در واقع آن رویکرد کنترل ارز، در اینجا نه تنها کارآمد نیست بلکه نتیجه عکس هم میدهد.
حرکت و قدامات ژاپن بعد از جنگ جهان دوم و رویکردهای اقتصادی آن برای رسیدن به دورانی شکوهمند در اقتصاد به حدی تاثیرگذار بود که چینیها آن را الگوی خود در اصلاحات دهه ۱۹۷۰ قرار دادند و مدل توسعهای خود را بر مبنای حرکت ژاپن ترسیم کردند. آنها برای رسیدن به این مهم به رکن اساسی توسعه اقتصاد صادراتمحور بر پایه تولیدات داخلی، توجه ویژه داشتند. حالا در چین، حزب کمونیست خواهان سرمایهگذاری وجوه در داخل کشور است و برای نیل به این هدف کنترل بسیار شدیدی رو خروج ارز دارد. آنها بدون توجه به نوع سرمایهگذاری، تنها بر یک اصل تکیه کردند و آن این بود که درآمد چینیها از هر راهیکه باشد و به هر میزانی که باشد، باید در جغرافیای این کشور هزینه شود. این مورد به خودی خود یکی از بزرگترین دستاندازهای چن بریا تبدیل کردن یوان به ارز ذخیره جهانی است. در واقع هر ارزی که بخواهد به عنوان ذخیره جهانی فعالیت کند، باید قابلیت معامله آزاد داشته باشد و این شرط اولیه برای تبدیل شدن ارز به ذخیره جهانی است. این ارز بریا مقابله با تغییرات ناگهاین بازار هم باید مقاوم باشد که لازمه آن بهرهمندی از قابلیت نقدشوندگی بالایی است. به عنوان نمونه در فراگیری ویروس کرونا، بازارهای اقتصادی به یکباره بهم ریخت و دنیای اقتصاد دچار تلاطم شد. در نتیجه فروش گسترده اوراق قرضه بانک مرکزی آمریکا آغاز شد. خب اگر چین هم بخواهد یوان چنین قبلیتی داشته باشد باید در گام اول حسابهیا سرماهی خود را باز کند و این مستلزم ورود و خروج سرمایه به کشور است. در واقع، چین باید به محدودیت و انحصار خروج ارز از کشور را بردارد که این با سیاست توسعهای این کشور همخوان نیست.
آزادی سرمایهگذاری و خروج سرمایهگذاران چینی از کشور
در همین رابطه، امیلی جین؛ دستیار پژوهشی اندیشکده نیو امریکن سکیوریتی با بیان این نکته که بعید است چین سیاست انحصار سرمایهگذاری در کشور را بردارد و اجازه ورود و خروج سرمایه به کشور را بدهد، اعتقاد دارد: یکی از بدترین و وحشتناکترین اتفاقات برای چین این است که حسابهیا خود را باز کند و بلافاصله چند روز بعد در یک فضای طوفان، موجی بزرگ برای سرمایهگذاری در خارج از چین به راه بیافتد و بخش بزرگی از سرمایه از کشور خارج شود. سقوط شدید بازار بورس چین را میتوان یکی از عوامل مهم د راین مورد دانست که این احتمال را تشدد میکند چراکه سرمایهگذاران چینی به امید سوددهی با بازدهی بیشتر و البته با ضریب اطمینان بالاتر، کشورهای دیگر را هدف سرمایهگذاری خود قرار دهند.
ناگفته نماند که رد سال ۲۰۱۰، چین برای رفع این مشکل سیستم دولایه را ایجاد کرد که با آن بازار مناسبی برای اوراق قرضه یوان رد خارج از چین فراهم کرد.
در همین رابطه، گارسیا هرور اعتقاد دارد: چین تلاش کرد یک نوع یوان قابل معامله را در خارج از چین تویلد کند اما این استراتژی خوب و حرکت درستی نبود؛ سقوط بازار بورس این کشور در سال ۲۰۱۵ را میتوان بهترین دلیل بریا اثبات این مدعا دانست. حالا اما بانک مرکزی چین دارد همان اشتباه شکست خورده را این بار در ارز دیجیتال و فضای اقتصادی ارز دیجیتال انجام میدهد و به دنبال ایجاد ارزری الکترونیکی است که کاملاًتحت کنترل مستقیم بانک مرکزی چین باشد.
یوان دیجیتال راهی برای نظارت بیشتر بر تراکنشهای مالی
گارسیا هرور اما به خلاقیت چینیها و اینکه آنها همیشه راهی برای برونرفت از وضع فعلی پیدا میکنند، ایمان دارد. او اعتقاد دارد: چینیها خلاق هستند و قطعاً به دنبال روشی برای اجتناب از تعویضپذیری اجباری ارز خود بودهاند. آنان با ایجاد یک ارز دیجیتال توسط بانک مرکزی خود در واقع روی دارایی مردم نظارت جدی خواهند داشت و میتوانند خیلی زود افرادی را که بیش از حد مجاز از حساب خود برداشت میکند را شناسایی کنند. در واقع ایجاد ارز دیجیتال توسط بانک مرکزی چین، راهی برای نظارت بیشتر بر تراکنشهای مالی مردم است.
او البته در ادامه صحبتهایش این نقشه را محکوم به شکست میداند چراکه معتقد است: حالا همه از این نقشه و کارکردهای این ارز دیجیتال خبر دارند و به همین دلیل به آن اعتماد نمیکنند چون میدانند قرار است چه سوءاستفادههایی از آن شود. از سوی دیگر، بیاعتمادی مردم چین به رهبرشان نیز مدام در حال افزایش است که این امر نیز یکی از دلایل عمده شکست این نقشه است.
در این بین برخی از کارشناسان نظر دیگری دارند؛ آنان میگویند ارز دیجیتال بانک مرکزی چین یا همان یوان دیجیتال میتواند جذابیتهای جدیدی در بازار ارزهای دیجیتال و صدالبته در بازار چینیها ایجاد کند و به قدرت اقتصادی این کشور کمک شایانی کند. این افراد، یوان دیجیتال را نوعی استفاده ابزاری از فناوری برای ارتقاء جذابیت چینیها در بازار اقتصادی جهان میدانند چراکه باور دارند این ارز دیجیتال میتواند قابلیتهای بیشتری نسبت به دلار یا هر ارز سنتی دیگری داشته باشد که یکی از آنها سرعت بالای تراکنش و دیگری امکان انجام کارکردهای مختلف است.
یوان به ارز ذخیره جهان تبدیل میشود؟
امیلی جین اما در زمره افرادی است که خیلی به تغییرات موجود خوشبین نیست و علیرغم تمام امکانات و امکانهایی که ارز دیجیتال فراهم میکند، آن را فاقد قدرت لازم برای کنار زدن دلار در ارز ذخیره جهانی میداند و باور دارد: در اینکه ارز دیجیتال قابلیتهای متعددی از جمله هزینههای سایشی کمتری دارد، شکی نیست اما باید متوجه بود که مردم همواره دلایل متعددی بریا تبدیل پول خود به دلار دارند کهاین دلایل را نمیتوانند در دیگر ارزها و پولها توجیه منطقی کنند. این در هم پیچیدگی و چند بعدی بودن بازار اقتصاید و پول است که همچنان مانع تبدیل یوان چین به ارز ذخیره جهانی به جای دلار آمریکاست. نکته این است که در حال حاضر یوان ۲.۳ درصد از ذخیره ارزی جهان را به خود اختصاص داده است درحالیکه این عدد برای دلار کانادا معادل ۲ درصد است. این یعنی دلار کانادا در رده بعدی یوان چین قرار دارد با اینکه اقتصاد کانادا تنها یکهشتم اقتصاد بزرگ چین است و اساساً کانادا نیز تلاش شاخصی برای بهبود وضعیت دلار خود در رتبهبندی ذخایر ارزی جهان انجام نداده است. این مهم نشان میدهد که چینیها علیرغم تمام رشد چشمگیری که در اقتصاد جهان داشتهاند و توانستهاند خود را به عنوان قدرت دوم اقتصادی جهان مطرح کنند و به وضعیت مطلوب در اقتصاد جهان برسند اما هنوز تا تبدیل کردن یوان به ذخیره ارزی جهان راه بسیاری طولانی در پیش دارند. راهی که شاید با خلاقیت کوتاهتر از آنی شود که به تحلیل میشود. به هر حال تجربه ثابت کرده ست که نباید خلاقیت اقتصادی چین را در دستکم گرفت.